پرسپولیسی بودن را کنار بگذار و یادش را گرامی بدار
بزرگی به رنگ نیست . به شرف است . ناصر حجازی سرش را هیچ گاه برای انعامی خم نکرد ....
دروازه بانی که در اوج معروفیت از کشورش خارج شد تا زیر بار اطاعت نرود
و به مربیگری در بنگلادشی پرداخت که تنها غذایش نان و موز بود و آن هم یک وعده در روز .
او از این دوران به تلخی یاد کرد و آنقدر بی ادعا بود که کمتر کسی از این دوران او خبر دارد ......
مردی که حرف حقش را به زیرمیزی ها نمی فروخت .........
و فریاد نداری های ملتش را بلند تر از تمام بیلبرد ها کشید .
و از این رو به تنها آروزیش که مربیگی تیم ملی بود نرسید .
دلم می گیرد وقتی چهره ی روز های آخرش یادم می آید
خوش قامت و خوش چهره ای که در پشت تمام بی کسی ها خمیده شد
عقابی که دلش از آسمان گرفت و زمین تنها به گستره ی بال هایش خندید
باور کن اگر از او یاد نکنیم خیلی ها را خوشحال کرده ایم ... خیلی ها
که به واسطه ی فریاد های او رو سیاه می شدند .
دستت به قبرش نرسید هم مهم نیست ... او را با تمام بزرگی هایش به یاد بیاور
و برای کودکانت از دروازه بانی حرف بزن که بیشتر از خط دروازه اش
به فکر نداری های ملتش بود .................
یادش را گرامی بدار ..............
و حرف هایش را دوباره با خود مرور کن . وقتی که می گفت :
دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ مردم ایران روی گنج خوابیدهاند، نفت، گاز و... دولت حق ندارد به مردم کمک کند، دولت باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دودستی تقدیم آنها نماید. چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند. از دید مسئولین خدمت دولت به مردم یعنی کار کردن مردم برای دولت و اینکه مردم کار کنند و پولشان را تقدیم دولت نمایند! برای من گاز میآمد چهل هزار تومان و حالا میآید یک میلیون تومان. گاز به کشور همسایه با مبلغی بهمراتب کمتر از آنچه از جیب مردم برداشت میکنند، صادر میشود. با دیدن این شرایط نباید عصبانی شوم؟ نباید حرص بخورم و شرایط جسمانیام مثل امروز شود...........
حالا شاید باور کنی که چرا :
عقاب تیز پر ِ دشت های استغنا
اسیر ِ پنجه ی تقدیر می شود ، گاهی
منبع :هومن شریفی