سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس دیگر لبخند نمیزند چون سربازانش حسابی وی را تحت فشار قرار دادهاند؛ حالا ديگر طاقت از كف داده است. آنگونه كه شايد اگر بنشيني پاي ناگفتههايش، حتما ميگويد كه آرزو ميكرده سوت پايان فصل را هم با پايان بازي پرسپوليس و تراكتورسازي بشنود تا بتواند با خيالي آسوده بازيكناني را كه سوهان روحش شدهاند كنار بگذارد.
بازيكناني كه با شاهكارشان در آن پنجشنبه تلخ تبريز، دست مصطفي دنيزلي را
باز گذاشتهاند براي يك انتخاب درست و بيشك نخستين نامي كه قلم قرمز
سرمربي را بر اعتبار خود خواهد ديد، ميثاق معمارزاده است؛ مردي كه بيش از
اشتباههاي آماتورگونهاش، قهر و آشتيهاي او بر سر پيراهن شماره يك
پرسپوليس را در خاطر داريم. مردي كه مثلا آمده بود تا جايگاه از دست
رفتهاش را پس بگيرد و دروازهباني را به حسين هوشيار ياد بدهد. خودش هم
اما از پس اين كار برنيامد و حالا ديگر سرمربي تركيهاي در مورد نخواستن او
مطمئن است، همانگونه كه در مورد حسين هوشيار كمتجربه.
اگرچه نه فقط به خاطر نمايش نااميدكننده ميثاق اما همان فرياد اولي كه در
رختكن بر سر سرخها آوار شد به خاطر آن چهار گل بود و اين جمله كه «بچه
مدرسهايها هم مثل شما اينقدر الكي و راحت نميخورند.» اين جمله را دنيزلي
بعد از نمايش حقارتبار تيمش در تبريز و در در حالي كه چهرهاش از عصبانيت
به سرخي ميزد به زبان راند و مورد خطابش نه فقط دروازهبان، كه همه
پرسپوليس بود اما بيش از همه، ميثاق و مدافعان پيشرويش كه آنها هم انگار
رسيدهاند به خط آخر پرسپوليس. اين را خود افندي بعد از بازي انداخت در
سرمان؛ اينكه يكسري از بازيكنان با عملكردشان او را مجاب كردهاند كه
كنارشان بگذارد و دنيزلي هم با يك حساب سرانگشتي نتيجه گرفته كه دست كم
10تاي اين بازيكنان بايد بروند.
در پيشاني اين صف 10 نفره ميثاق معمارزاده بيهيچ اميدي ايستاده و پشت سرش
حسين هوشيار اگر قرار بر ماندن يك نفر باشد، او اندك شانسي دارد. اين
سونامي را در خط دفاعي پرسپوليس هم قرار است ببينيم؛ جايي كه حتي محمد
نصرتي به عنوان بازيكن هميشه محبوب مصطفي دنيزلي به خاطر نفوذهاي بيش از حد
و گاه دردسرسازش هميشه شنونده انتقادهاي سرمربي بوده و شايد خودش هم
نميداند كه مثل خيلي از همتيميهايش رفتني است يا نه! حال و روز عليرضا
نورمحمدي، عليرضا محمد و ابراهيم شكوري هم خيلي جالب نيست و گويا براي
رفتن، اجازهشان صادر نشده.
درست مثل ممدوتال كه از اول هم مهره دلخواه مرد تركيهاي نبود. حسين
بادامكي هم از بخت بدش در نيمه دوم فصل دوباره برگشته به روزهاي سرگرداني
فوتبالش و شايعهها ميگويند كه جايي در پرسپوليس فصل بعد ندارد. مازيار
زارع هم همينطور. بايد بروند و جايشان را بدهند به جوانهايي كه خود
«پرسپوليس» برايشان انگيزه باشد و آنها عصاي دست سرمربي تا ديگر از زبان
او نشنويم كه «بازيكن جوان ميخواهم اما ندارم.» جوانگرايي همان برنامهاي
است كه دنيزلي در ذهنش نوشته براي پرسپوليسي كه قرار است خودش بسازد و اين
يعني وحيد هاشميان حتي درصدي براي ماندن شانس ندارد.
شرايط مهدي مهدويكيا – كه در روزهاي سرمربيگري دنيزلي نيمكتنشيني را به
كرار تجربه كرده – را هم خيليها مشابه وحيد ميدانند اما شايد تجربه و
حرفهايگري او به دادش برسد و نام كيا را بنويسد در ليست تازه سرمربي.
هادي نوروزي با آن عملكرد وحشتناكش به اندازه ميثاق نااميد از ماندن است و
خروجي صددرصد پرسپوليس. مهرداد اولادي هم اگرچه بازيكن مورد علاقه مصطفي
دنيزلي است اما مصدوميتهاي پشت سر هم و تمام نشدنياش افندي را كلافه كرده
و ذهن او را براي تصميمگيري به ترديد كشانده. اينها شايد همان بازيكناني
هستند كه ديگر از اعتماد سرمربي سهمي ندارند و خيليها غلامرضا رضايي و علي
كريمي را هم در صف آنها حتي ميشمرند؛ البته علي كريمي را به خاطر
اختلافهاي گاه و بيگاهش با مرد تركيهاي.
به هر صورت پرسپوليسيها قرار نيست بيش از اين نگراني را تجربه كنند چرا كه
قرار است مصطفي دنيزلي در يكي از همين روزها بنشيند روبروي مديرعامل و
بازيكناني را كه نميخواهد معرفي كند تا هم براي آنها تصميمگيري شود و هم
براي جايگزينهايشان.نام اين بازيكنان هم آنطور كه محمد رويانيان گفته بعد
از بازي اين هفته با الهلال و البته در صورت تكرار شكستهاي اخير اعلام
خواهد شد. از خوششانسي پرسپوليس، همه بازيكناني كه نامشان به ليست
نخواستههاي سرمربي رسيده به آخر قراردادشان نزديك شدهاند و باشگاه با
آسودگي خاطر آنها را كنار خواهد گذاشت.